چگونه ضمیر ناخودآگاه را مدیریت کنیم؟

ابراهیم خوشقدم ابراهیم خوشقدم ابراهیم خوشقدم · 1400/06/21 15:06 · خواندن 7 دقیقه

از آنجا که کوتاه بودن پست ها یکی از ویژگی های این وبلاگ است من در این پست بنا را بر این می گذارم که شما کاملا با دو ضمیر انسان ( خودآگاه و ناخودآگاه )آشنا هستید پس به توضیح آنها نمی پردازم و درست سر اصل مطلب می روم.

این پست در ادامه پست قبلی است. اما از آنجا ساخت باور و  ساخت روحیه دو تا از کارهایی است که ضمیر ناخوداگاه در انسان انجام میدهد پس لازم است که در این پست به چگونگی کار با ضمیر ناخودآگاه پرداخته و روش کنترل و مدیریت بهینه آن را فرا گیریم.

ضمیر ناخودآگاه منشاء سرچشمه زندگی می باشد و توانایی آن نامحدود است اما این توانایی بدست خود آن قابل استفاده نیست.دکتر آزمندیان نویسنده کتاب تکنولوژی فکر برای درک بهتر ما از دو ضمیر انسان تشبیه ای این چنین دارند. 

ایشان در مثالی ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه را در یک کشتی مقایسه کرده اند و در این کشتی ضمیر خودآگاه پست فرماندهی کشتی بوده و ضمیر ناخودآگاه پست اجرایی و قدرت یا همان موتور خانه کشتی در طبقه زیرین کشتی می باشد.

ایشان با این مثال، به درستی هم توانسته رابطه این دو را از نظر توانایی و قدرت و هم از نظر رویت به ما بفهماند.

همانطور که همه می دانیم پست فرماندهی در کشتی قابل دیدن و تقریبا در بلند ترین قسمت کشتی است اما موتور خانه یا افرادی که در آن کار می کنند در طبقه زیرین کشتی بوده و فقط ما اثر کار آنها را مشاهده می کنیم. کشتی قدرت خود را از جایی می گیرد که قابل رویت نیست اما این دلیل بر نادیده گرفتن آن نمی تواند باشد. در جایی دیگر باز برای فهم بهتر دو تشبیه زیبایی دیگر از ضمیر ناخودآگاه دارد در تشبیه اول آن را کودکی خردسال در نظر می گیرد که یک دستش در دست انسان و در دست دیگرش یک بمب اتم دارد و در تشبیه دوم ایشان ضمیر ناخودآگاه را دفتر نمایندگی قدرت خداوند می داند.

با توجه به تشبیه هایی که از ضمیر ناخودآگاه دیدیم دو چیز برای ما مشخص میشود  (1- ساده لوح و پاک بودن ضمیر ناخودآگاه 2- قدرت نا محدود او )

این دو ویژگی آن بزرگترین هدیه به ما است اگر بتوانیم آن را درک کرده و قدرت تربیت این طفل معصوم و ساده لوح و در عین حال توانمند را بدست بیاوریم. البته این کار سختی نیست فقط نیاز به تمرین و خود مراقبتی دارد. ما می دانیم که رفتار مان را به عنوان بزرگتر باید در برابر بچه ها کنترل و مراقبت کنیم نباید هر حرف و هر عملی را در انظار آنها انجام دهیم همین عمل باید برای ضمیر ناخودآگاه هم باشد. که در قالب هفت اصل در زیر بیان میشود که اگر این اصول درست انجام شود می توانیم اصیل زندگی کردن را که غایت انسان است را بدست آوریم و در زمین خدایی کنیم.

اصول مدیریت کردن ضمیر ناخودآگاه

اصل اول: کیفیت اطلاعات (عوامل محیط )

نکته اول: هر آنچه که در محیط اتفاق می افتد یک نسخه از آن به ضمیر ناخودآگاه میرسد.

نکته دوم: اطلاعات توسط ضمیر خودآگاه به ثانیه ضبط میشود اما در ناخودآگاه فریم فریم انجام میشود ( هر ثانیه 24 فریم می باشد )

اصل دوم: اصل تمرکز و توجه ( تمرکز به صورت فیزیکی - تمرکز بصورت ذهنی )

نکته: هر آنچه را که از ذهن تو بگذرد ضمیر ناخودآگاه دستور تصور کرده و درخواست می پندارد حتی توجه تو به چیزی را 

اصل سوم: اصل سوال

نکته اول: ضمیر ناخودآگاه آنچه را که با سوال در تو پیدا می کند جزء باورهای تو میسازد

نکته دوم: کیفیت زندگی تو را نوع سوالاتی تعیین می کند که تو از خودت می پرسی ( چگونه بجای چرا)

اصل چهارم: اصل جملات تاکیدی مثبت:

در صحبت های روزمره خود از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید

مثل: من زیبا هستم یا من در دنیایی از آرامش زندگی می کنم

توجه: همانطور که در بالا آمد ضمیر ناخودآگاه ساده لوح و آماده دستور است او طبق اصول بالا فرق حال خوب حال بد یا سوال را نمی فهمد حال خوب یعنی درخواست خوب داشتن و حال بد یعنی درخواست بد داشتن او دستور شما را اینطور می فهمد پس حواستان باشد که چه از او میخواهید نگذارید ناآگاه چیزی از او بخواهید که خواسته اصلی شما نیست. شاید خوشتان نیاید ولی در کل او بیشعور است فقط آماده خدمت است و دستور را از زبان نمی گیرد دستور برای او از حواس شش گانه صادر میشود ( حواس 5 گانه بعلاوه ذهن شما )

اصل پنجم: اصل واژه ها

هر واژه یک سیگنال است برای ضمیر ناخودآگاه. فقط شرطش دو چیز است ( 1- سیگنال مثبت باشد. 2- سیگنال با احساس احساس احساس باشد )

مثلا: بجای من آرام هستم بگو ای خدای رحمان چگونه است که تو اراده کرده ای که من یک انسان بسیار آرام باشم

نکته: آنکه شاهد است حاکم است ( ضمیر ناخودآگاه هم شاهد هم حاکم و انجام دهنده امورات تو است )

اصل ششم: اصل تفسیر سازی ذهنی: 

انتقال اطلاعات بصورت فیلم به ضمیر ناخودآگاه هر چه فیلم شما بهتر باشد تاثیر آن بر مخاطب شما و اثر پذیری در او ( ضمیر ناخودآگاه ) بیشتر خواهد بود ( این را در بچه ها زمانیکه فیلم جنگی می بیند دیده اید که بعد از فیلم چکار می کنند انگار دیدن فیلم دستوری به تکرار توسط آنها است انگار فیلم را می بینند که بعد از آن آن را اجرا کنند پس دقت کنید که فیلم شما همان هیجان را ایجاد کند حواستان باشد که بیننده یک بچه با توانایی بالا و حافظه قوی است فقط بیشعور و ساده لوح است. )

مثلا:  وقتی غذا میخوری میتوانی با آن صحبت کنی و طوری رفتار کنی که انتظار داری غذا برایت باشد. ای غذای خوشمزه که لذت خوردنت مرا به شعف می آورد و با خوردنت احساس لذت در من دو چندان میشود در هنگام قورت دادنت چه داری که با رسیدن تو به معده من انگار آب بر آتش هستی نیرویی عجیب در من ظاهر میشود که هر چه درد در بدنم به انرژی تبدیل میگردد و انگار که من از اول عمرم سرشار از انرژی بوده ام آیا انرژی های من از تو بوده است من سپاسگزار اثرت هستم مرا همیشه سرشار انرژی خودت گردان و لذتت را در من همیشگی کن

اصل هفتم: اصل خود هوشیاری یا خود بیداری یا اشراف لحظه به لحظه بر خود

نکته: این اصل مهم ترین اصل برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه است بدون این اصل دیگر اصل ها کاربردی ندارند یا اثرشان کم رنگ خواهد بود در حقیقت این اصل است که باعث میشود شما بتوانید در انجام اصول قبل تر موفق باشید اشراف لحظه به لحظه بر خود این را بسیار جدی گرفته و تمرین کنید و همانطور که قبلا گفته شد مراقب صد در صد گفتار، پندار، و رفتار خود در برابر این بچه باشید تا اصول تربیتی شما در آن صد در صد باشد و میوه آن فرزند صالح برایتان گردد.

توجه کردن و بی توجه بودن به این اصل انسان ها را به دو دسته تقسیم می کند 1- انسان های باری به هر جهت 2- انسان هایی که سؤال زندگیشان ( چگونه ) است مثلا: چگونه میتوانم زندگیم را عالیتر کنم.

توجه: از خود انتظار بیش از حد نداشته باشید فقط عظم خود را بر این بگذارید که به این سو حرکت کنید و تمرین همیشگی را داشته باشد. تمرین تمرین تمرین.....

ره رو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود  (یک مقدار تغییر حتی نامحسوس از یک تغییر بزرگ محسوس موثر تر خواهد بود) اثر مرکب

موفق باشید